درخواست فیلم دانلود سریال جدید دانلود فیلم ایرانی دانلود فیلم خارجی
  • سوشال پال - معتبرترین سایت خرید فالوور اینستاگرام

    سوشال پال - معتبرترین سایت خرید فالوور اینستاگرام

  • خداحافظی....سعیده(مدیروبلاگ)

    خداحافظی....سعیده(مدیروبلاگ)

  • ریاضی دانشگاهی

    ریاضی دانشگاهی

  • ریاضی دانشگاهی

    ریاضی دانشگاهی

  • نکاتی برای معلمان جوان

    نکاتی برای معلمان جوان

  • نکاتی برای معلمان جوان

    نکاتی برای معلمان جوان

  • علت خودکشی معلمان ریاضی

    علت خودکشی معلمان ریاضی

  • تدریس موفق

    تدریس موفق

  • اعلام نتایج نیمه متمرکز

    اعلام نتایج نیمه متمرکز

  • اثبات نحس نبودن عدد 13 در قرآن

    اثبات نحس نبودن عدد 13 در قرآن

تبلیغات در سایت تبلیغات در سایت

معلم..

پست شماره 317

 

معلم عصبی دفتر رو روی میز كوبید و داد زد: سارا ...

دخترك خودش رو جمع و جور كرد،

 سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم كشید

و با صدای لرزان گفت : بله خانوم؟
معلم كه از عصبانیت شقیقه هاش می زد،

تو چشمای سیاه و مظلوم دخترك خیره شد و داد زد:
چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نكن ؟ هـــا؟!

 فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه بی انضباطش باهاش صحبت كنم!
دخترك چونه ی لرزونش رو جمع كرد... بغضش رو به زحمت قورت داد و آروم گفت:

خانوم... مادرم مریضه... اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق می دن...
اونوقت می شه مامانم رو بستری كنیم كه دیگه از گلوش خون نیاد...

 اونوقت می شه برای خواهرم شیر خشك بخریم كه شب تا صبح گریه نكنه...

اونوقت... اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره كه من دفترهای داداشم رو پاك نكنم و توش بنویسم... اونوقت قول می دم مشقامو ...

معلم صندلیش رو به سمت تخته چرخوند و گفت بشین سارا ...
و كاسه اشك چشمش روی گونه خالی شد . . .

 

توضیحات بیشتر / دانلود

آورده اند كه شخصي خانه‌اي به كرايه گرفته بود. چوب هاي سقفش بسيار صدا مي‌كرد. از صاحبخانه خواست تا مرمت نمايد.

صاحبخانه پاسخ داد كه: چوب هاي سقف ذكر خدا مي‌كنند. گفت نيك است، اما مي‌ترسم اين اذكار منجر به سجده شوند!

توضیحات بیشتر / دانلود

ضايع ترين اوقات زندگي انسان وقتي است كه در طلب غيــــــــــــــــر حــــــــــــــــــق سپري شود.

                                                                                                                   (ارسطو)

توضیحات بیشتر / دانلود

این نیز بگذرد...

پست شماره 103



از شیخ بهایی پرسیدند : خیلی سخت می گذرد ، چه باید کرد ؟

شیخ گفت: خودت که می گویی ، سخت میگذرد ، سخت که نمی ماند!

پس خدا را شکر که می گذرد و نمی ماند ...

توضیحات بیشتر / دانلود

سلام دوستان....مدرسه کالو یکی از کوچکترین مدرسه های ایران در روستای دورافتاده ومحروم جمال آباد کالواز توابع شهرستان دیر استان بوشهر می باشد که توسط سرباز معلمی به نام عبدالحمیدشعرانی واز طریق وبلاگی که این معلم فداکار برای این مدرسه با 4دانش آموز ایجادکرده بود در جهان مشهور شد........

وحالا ناگفته های معلم مدرسه کالو از زبان خودش.........

من "دست خدا " را بالاتر از " قدرت ارتباطات" در این چند سال حس کردم ...

بسم الله

آنچه در پایین می‌خوانید بخشی از ناگفته‌های مدرسه کالو است که برای اولین بار می‌خواهم آن‌ها را منتشر کنم.


- دانش آموخته ارتباطات نبودم! اما آدمی بودم ارتباط گرا؛ آنچه باعث معرفی کالو و مدرسه‌اش در این چند سال شد لطف خدا و شوق من برای ارتباط بود. امروز به این نتیجه رسیده‌ام آنچه در این چند سال برای من و مدرسه‌ام اتفاق افتاده، که معجزه ارتباطات می‌دانمش در هیچ دانشگاهی تدریس نمی‌شود.


- به دنبال بلند پروازی نبودم اما «انسان» بودن را دوست داشتم. بعهد‌ها فهمیدم جامعه من چقدر تشنه «انسان» بودن است.


-در ساده‌ترین حالت می‌توانستم از‌‌ همان ابتدا در وبلاگم از کمبود‌ها در روستای محل خدمتم بنویسم و روزشماری هم برای پایان خدمتم درج کنم و برای گرفتن

کارت پایان خدمت لحظه شماری کنم.






مدرسه کالو؛اسفندماه 86


مدرسه کالو؛مهرماه 89

         ادامه مطلب روبزنید..........

توضیحات بیشتر / دانلود

معلّم كلاس!!

پست شماره 92

در روز اول سال تحصیلى، خانم تامپسون معلّم كلاس پنجم دبستان وارد كلاس شد و پس از صحبت هاى اولیه، مطابق معمول به دانش آموزان گفت كه همه آن ها را به یك اندازه دوست دارد و فرقى بین آنها قائل نیست. البته او دروغ می گفت و چنین چیزى امكان نداشت. مخصوصاً این كه پسر كوچكى در ردیف جلوى كلاس روى صندلى لم داده بود به نام تدى استودارد كه خانم تامپسون چندان دل خوشى از او نداشت.

توضیحات بیشتر / دانلود