ورود به انجمن
نام کاربري : پسورد : يا عضويت | رمز عبور را فراموش کردم
اطلاعات اضاقي پست ها
پيام ما: اولين نيستيم ولي بهترين خواهيم بود.
تعداد بازديد 311
نويسنده پيام
banoo آفلاين
عضويت: 10 /10 /-622

استاد سختگیر فیزیک اولین دانشجو را برای پرسش فرا میخواند و سئوال را مطرح می کند

شما در قطاری نشسته اید که با سرعت هشتاد کیلومتر در ساعت حرکت می کند

و ناگهان شما گرما زده شده اید، حالا چکار می کنید دانشجوی فورا جواب میدهد

من پنجره کوپه را پائین میکشم تا باد بوزد

اکنون پروفسور میتواند سئوال اصلی را بدینترتیب مطرح کند

حال که شما پنجره کوپه را باز کرده اید

در جریان هوای اطراف قطار اختلال حاصل می شود

و لازم است موارد زیر را محاسبه کنید :

محاسبه مقا ومت جدید هوا در مقابل قطار؟

تغییر اصطکاک بین چرخ ها و ریل؟

آیا در اثر باز کردن پنجره، سرعت قطار کم میشود و اگر آری، به چه اندازه؟

حسب المعمول دهان دانشجو باز مانده بود و قادر به حل این مسئله نبود

و سرافکنده جلسه امتحان را ترک کرد

همین بلا سر بیست دانشجوی بعدی هم آمد که همگی در امتحان شفاهی فیزیک مردود شدند

پروفسور آخرین دانشجو را برای امتحان فرا می خواند و طبق معمول سئوال اولی را می پرسد :

شما در قطاری نشسته اید که با سرعت هشتاد کیلومتر در ساعت حرکت میکند

و ناگهان شما گرما زده شده اید، حالا چکار می کنید؟

این دانشجو می گوید : من کتم را در میارم

پروفسور اضافه میکند که هوا بیش از اینها گرمه

دانشجو میگه خوب ژاکتم را هم در میارم

هوای کوپه مثل حمام زونا داغه

دانشجو میگه : اصلا ً لخت مادر زاد میشم !!!

پروفسور گوشزد می کند که دو آفریقائی نکره و نانجیب در کوپه هستند

و منتظرند تا شما لخت شی !!!دانشجو به آرامی می گوید :

می دانید آقای پروفسور، این دهمین بار است که من در امتحان شفاهی فیزیک شرکت میکنم

واگر قطار مملو از آفریقائی های نکره باشد، من آن پنجره لامصب را باز نمی کنم !!!


جمعه 15 شهریور 1392 - 19:29
نقل قول اين ارسال در پاسخ گزارش اين ارسال به يک مدير
تشکر شده از اين مطلب : 3 کاربر از banoo به خاطر اين مطلب مفيد تشکر کرده اند: admin / zxxxz / yasna /
ارسال پاسخ
براي نمايش پاسخ جديد نيازي به رفرش صفحه نيست روي تازه سازي پاسخ ها کليک کنيد !
پرش به انجمن :